کد مطلب:293506 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:226

در بیان تسبیح حضرت فاطمه الزهرا با تحقیق نیر عرشی محور جملات آن


تسبیح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عبارت است از ذكری مخصوص كه پدر بزرگوارش حضرت ختمی مرتبت آن اذكار دُرَربار را به او آموخته و بدختر والاگهرش عطا فرموده است

این ذكر متضمن تكبیر و تحمید و تسبیح پروردگار است و مجموعا صد عدد است: بدین نحو كه ذیلا بیان می شود:

سی و چهار مرتبه گفتن (الله اكبر)

سی و سه مرتبه گفتن (الحمدلله)

سی و سه مرتبه گفتن (سبحان الله)

لذت و ثواب این تسبیح در فهم و معرفت به آن حاصل و عائد تسبیح گوینده می گردد هر چه درجه معرفت عالی تر است


ثواب آنهم بیشتر است در هر عبادت معرفت لازم است چه عبادت فرع معرفت است


دانی كه چیست لذت با عارفان نشستن

سمع خدا كشودن صورت خدا شنیدن


از جاهلان مپرسید اسرار حق شناسی

كاین فرقه را نباشد عشق بحق رسیدن


تحصیل معرفت كن تا بندگی بدانی

كاین بوده قصد خالق از بنده آفریدن


بگذار هر چه داری در رهن علم و حكمت

كاخر زیان نه بینی زین كیمیا خریدن


الله اكبر می گوئیم: الله یعنی چه؟ الله اسم ذات حق تعالی و مبدء اعلی است

الله یعنی ذات مستجمع جمیع صفات كمالیه و نعوت و اسماء و الفعلیه بالذات والاصالته

الله: آن ذاتی است كه مستجمع جمیع اسماء لطفیه و اسماء قهریه و


اسماء تنزیهیه و تشبیهیه است

الله: آن ذاتی است كه كل الكمال و كل الجمال و كل الجلال و كل الوجود است

الله: آن ذاتی است كه كل البهاء و كل الحسن و كل الخیر است:

الله: آن ذاتی است كه كل العلم و كل القدره و كل الحیوه است:

الله: آن ذاتی است كه واجب الوجود بالذات است:

الله: آن ذاتی است كه واجب من جمیع الجهات و الحیثیات است

الله: آن ذاتی است كه آن ذاتی است كه واجب العلم واجب القدره و واجل الحیوه است

الله: آن ذاتی است كه صرف الوجود و صرف كل كمال وجود است

الله: آن ذاتی است كه صرف العلم است و صرف القدره و صرف الحیوه است

الله: آن ذاتی است كه در مقام الهیت شریك ندارد

الله: آن ذاتی است كه در مقام احدیت شریك ندارد:

الله: آن ذاتی است كه در مقام فردانیت و وحدانیت شریك ندارد:

الله: آن ذاتی است كه كه در مقام صمیدیت و شئون صمدیت شریك ندارد


الله: آن ذاتی است كه در وجوب وجود شریك ندارد:

الله: آن ذاتی است كه در حقیقت وجود ندارد

الله: آن ذاتی است كه در اصل وجود شریك ندارد

الله: آن ذاتی است كه واجد مقام جمیعت اطلاقیه است

الله: آن وجودی است كه دارای وحدت حقه حقیقیه است

الله: آن ذاتی است كه علت موجده جمیع اشیاء است

الله: آن ذاتی است كه خالق و صانع جمیع اشیاء است

الله: آن ذاتی است كه مربی كل اشیاء و موجودات است

الله: آن ذاتی است كه مبدء المبادی و علت العلل است

الله: آن ذاتی است كه غایت الغایات و نهایته النهایات است

الله: هو الذی یتاله الیه كل مخلوق عند الحوائج و الشدائد:

الله: معناه الذی اله الخلق عن درك مائیته و الاحاطه بكیفیته مائیت اینجا ماهیت است و مراد از ماهیت در اینجا یعنی ما (به هو هو لا مایقال فی جواب ما هو) زیرا ذات حق بسیط است و انیت


صرفه و وجود محض است بدون ماهیت كه او صمد است: بیان معنای الوهیت و اقسام توحید در كتاب توحید ربانی، تفسیر سوره مباركه توحید به تفصیل با براهین عقلیه و نقلیه گردیده و بلطف خدا بطبع رسیده است و در اینمقام بفهرست آن محور كلمه (الله) اشاره شد

(حكیم سعدی گوید)


جهان متفق بر الهیتش

خرد ماند در كنه ماهییتش


بشر ماورای جلالش نیافت

بصر منتهای جمالش نیافت


نه بر ذاتبش پرده مرغ وهم

نه در ذیل وصفش رسد دست فهم


نه ادراك در كنه ذاتبش رسد

نه فكرت به غور صفاتبش رسد


توان در فصاحت به سحبان رسید

نه در كنه بیچون سبحان رسید





كه خاصان در این ره فرص رانده اند

به (لا احصی) از تك فرو مانده اند


نه هر جای مركب توان تاختن

كه جائی سپر باید انداختن


و گر سالكی محرم راز گشت

به بندند بر وی در بازگشت


كسی را در این بزم ساغر دهند

كه داروی بی هوشیش در دهند


بنابراین عقول جمیع ذوی العقول و افهام جمیع ذوی الافهام را نه تنها به ادراك كنه ذات و صفات خدای متعال راهی نیست بلكه همه در این وادی حیران و سرگردانند و جز اعتراف به عجز خود چاره ای دیگر ندارند و این اعتراف و اقرار خلاصه می شود در ذكر (الله اكبر): كه به بیان آن ذیلا اشاره اجمالی و مختصر می شود:

(الله اكبر: (بیان مختصر محور معنای (الله اكبر)):

الله اكبر یعنی اكبر مِن ان یوصف: خدا بزرگتر از آن است كه بوصف درآید زیرا هر چه بوهم و فكر و عقل ما آید حق متعال و ذات ذوالجلال اجل از آن است و مافوق آن است پس چگونه


می خواهد بوصف درآید.